تا که از جم یادگار است این همایون روزگار

 

 

 

ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی

ازین باد ار مدد خواهی چراغ دل بر افروزی

 

نوروز را دوست می دارم.

 

نوروز بخشی از هویت من در این جهان بزرگ و پر از دغدغه است.

 

نوروز برایم آغازِ نو است و نمادی برای نفس تازه کردن و زنده ماندن و از سر شدن.

 

نوروز برایم الگویی برای مبارزه و شجاعت است و فرار از هراس.

 

 نوروز آغازیست برای جبیرة ندانم کاریهایم در سال گذشته.

 

برای همه دوستانم و خواننده گان وبلاگ شهرنوش سال نو و بهار نو را فرخ و فرخنده می خواهم.

 

یادداشت ششم/ و باز هم جعل تاریخ!

 

یک بار دیگر تاریخ این عجوزه خاتون- از مکر و افسون دیگری- به ویژه در شرق و جوامع پدر سالار- استفاده کرد و چنان رنگ از روند مبازرات زنان برد که آبرویی برای هشتم مارچ نگذاشت و از این روز سیاسی که نمادی برای همسبته گی فکری و اندیشه یی زنان بود، مضحکه یی ساخت که زنان اندیشمند و روش نگر را گیچ ساخت.

ادامه نوشته

یادداشت پنجم/ مبارزة زنان برای به دست آوردن هویت واقعی شان

کیت میلت یکی از روشنگران جنبش زنان در سال 1970وقتی به گردهمایی بزرگ زنان در مانهاتن نیویارک که سی و پنج هزار نفر در آن جمع شده بودند، نظر انداخت ناباورانه گفت: " وای! ما حالا یک جنبش بزرگ شده ایم!"

 

در هشتم مارچ سال 1857 میلادی کارگران زن صنایع نساجی در شهر نیویورک در اعتراض و واکنش به عملکرد های نادرست کار فرمایان شان دست به اعتصاب زدند و به خیابان ها ریختند. در هشتم مارچ سال 1908 کارگران زن فابریکة کتان بافی نیویورک مظاهره و اعتصاب را آغاز کردند. کارفرمایان از هراس ریختن کارگران عصبانی دروازه های فابریکه را بستند. در همین روز در  اثر آتش سوزی عمدی یا تصادفیی که در فاریکه رخ داد، 129 زنِ در حصار مانده جان های شان را از دست دادند و تنها تعداد کمی توانستند که نجات بیابند. زنان امریکا بعد از این رویداد ها کمیسیون ملی زنان را در چوکات حزب سوسیالیست امریکا تاسیس کردند. این کمیسیون پیشنهاد کرد که تا آخرین هفتة ماه فبروری به نام روز جهانی زن مسمی گردد و برای زنان حق رای داده شود.

ادامه نوشته

یادداشت چهارم/ کنش هایی تبعیض آمیز جنسیتی در نظام تربیتی خانواده و دولت

 

برخورد ناهمگون با نوزاد دختر و پسر که در نخستین روز های زاده شدن کودک در خانواده ها به وجود می آید، نوعی از تبعیض جنسیتی را بازتاب می دهد. در جوامع پدر سالار، اعضای خانواده، اعم از زن و مرد، تولد دختر را بر نمی تابیده و با آژنگ پیشانی و خشونت رفتار نارضایتی خود را نشان می دهند. ساختار های اقتصادی در این جوامع به گونه یی است که فرزند پسر متکفل وضعیت اقتصادی والدین می گردد در حالی که فرزند دختر مسؤولیتی در این راستا ندارد، پس تربیت و پرورش دختر بار گران اقتصادیی بر دوش خانواده است که هر چه زودتر باید از این بار رهایی یابد.

ادامه نوشته

یاداشت سوم/ تقسیم کار و اشتغال

 

با نگرشی که به اجمال در مورد ساختار های مادر سالار و پدر سالار صورت گرفت، مبرهن گردید که ریشة تقسیم کار به زنان و مردان و توهم کار مردانه و کار زنانه در شکل استثماری و ظالمانة آن در دورة پدرسالاری شکل گرفت و این انگاره ها در  فرایند تاریخ آن چنان در ذهن و تفکر جامعه رسوب کرد که به عنوان یک واقعیت تحمیل شده از سوی طبیعت از سوی زنان و مردان پذیرفته شد و کلیشه و نقش های معین کاری را در جامعه به میان آورد.

ادامه نوشته

یاداشت دوم/ پدر سالاری

 تذکر: این یادداشت ها تا هشتم مارچ ادامه خواهند داشت.

 

جامعة مادر سالار بعد از کشف زراعت و تولید بیشتر از هم پاشید. وسایل تولید بدوی که در اختیار زنان و در حقیقت کشف و اختراع خود شان بود، به زنان قدرت بیشتر می بخشید. مردان از سفر های طولانی که به خاطر شکار های بزرگ صورت می گرفت، خسته شده بودند و به این باور رسیدند که اگر این وسایل در دسترس آنان باشد می توانند راحت تر به سر ببرند این باور سبب شد که آهسته آهسته وسایل تولید را در اختیار خود آوردند. از سوی دیگر زراعت و مالداری که نیز محصولی از تجربه های زنان بود، رشد کرد. در این مرحله هم زن و هم مرد به تولید پرداختند و در نتیجه مواد اضافی (ثروت کوچک) تولید گردید که زمینه یی برای مراوده و ارتباط بیشتر بین انسان های بدوی گردید.

ادامه نوشته

تاریخ واقعی را باید جاگزین تاریخ جعلی ساخت

 

یاداشت نخست/ مادر سالاری

 

یک تذکر: تصمیم دارم که این یاداشت های "پراگنده " را تا هشتم مارچ "پیوسته" بسازم.

 

زیست شناسی با دید نوین و مردم شناسی، که رشتة نسبتا تازه یی در علوم اجتماعی هست، باور های جدیدی را نسبت به زنده گی مردم و روابط زن و مرد ارائه می دارند. در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 این دو، باور های جزم گرایانه یی را که تاریخ دراز در حافظه  سنتی جامعه در مورد پیدایی نوع بشر و چگونه گی روابط زن و مرد داشت، باژگونه ساختند. این هم دلیلی دیگر اضافه بر سایر دلایل جنبش روشن نگری زنان شد، تا بگویند : تاریخ بشریت پر از دروغ و فریب است؛ تاریخ واقعی را  باید جاگزین تاریخ جعلی ساخت.

ادامه نوشته